خاطرات هستی جون زمستان 1391
فصل زمستون هم برای هستی جون همراه با خیلی از زیبایی هاش اومد و رفت و چیزی جز خاطرات این روزها و هفته ها که گاهی خیلی سرد و گاهی هم کمی گرم بود برامون باقی نموند و خدا رو شکر ...
فصل زمستون هم برای هستی جون همراه با خیلی از زیبایی هاش اومد و رفت و چیزی جز خاطرات این روزها و هفته ها که گاهی خیلی سرد و گاهی هم کمی گرم بود برامون باقی نموند و خدا رو شکر که با تموم خوبی ها یا سختی هاش تونستیم خاطرات خوب رو تو ذهنمون نگه داریم ، ماه دی و بهمن یه خورده برای هستی جون و مامان و بابا سخت گذشت آخه ترم آخر درس مامان بود و باید برای امتحاناش می رفت شهرستان و هستی جون چند شبی رو با بابا مسعود تنها بودن .(( ازشون ممنونم که منو همراهی کردن )) و خدا رو خیلی خیلی متشکرم که نتیجه اون تحمل ها چیزها جز خوبی نبود ...اینم چند تا عکس یادگاری از هستی جون در فصل قشنگ زمستون 91.