اومدن به خونمون - تهران اردیبهشت 1390
هستی جون بالاخره بعد از سه ماه آماده رفتن به خونه خودش در تهران شد ...
هستی جون بالاخره بعد از سه ماه آماده رفتن به خونه خودمون در تهران شد . مامانی و بابای و مامان هستی جون برای اولین بار یک سفر بین شهری اون هم مشهد به تهران تدارک دیدن تا هستی جون رو به خونه خودش ببرن ، از اون طرف هم بابا در تهران چشم انتظار دختر گلش بود و کلی خونه رو آماده کرد ، دل تو دلش نبود که نکنه راه دور و مسافت زیاد دختر عزیزش رو اذیت کنه ... ولی خدا رو شکر سفر خیلی خوبی بود البته بابایی هم خیلی مراقب نوه گلش بود و دائم برای استراحت بین راه ماشین رو نگه می داشت ... بالاخره بعد از 10 ساعت راه رسیدیم تهران ...خونه خودمون ...اتاق هستی جون و بابا که کلی ذوق زد دخترش اومده ...
اولین عکس العملهای هستی جون از خونمون
هستی جون برای رفع خستگی در حال دوش گرفتن
بعد از حمام یک کمی سرحال شد
و بالاخره یک خواب سبک کل خستگی رو از تنش برد