گردش هستی جون در باغ وحش آبان 1392
من و بابا مسعود دختر گلم هستی جون رو تا حالا به باغ وحش نبرده بودیم آخه کوچولو بود و محیط باغ وحش یه کم آلوده ، اما حالا دیگه یه کم بزرگتر شده و خودش ...
من و بابا مسعود دختر گلم هستی جون رو تا حالا به باغ وحش نبرده بودیم آخه کوچولو بود و محیط باغ وحش یه کم آلوده ، اما حالا دیگه یه کم بزرگتر شده و خودش خیلی دوست داشت بره و از نزدیک حیوونا رو ببینه ، ما هم با خاله سوسن (دوست مامان) برنامه ریزی کردیم و یه جمعه رو از صبح همگی (هستی جون و پرنیا جون و مامان بابا ها ) آماده و سر حال رفتیم باغ وحش جاتون خالی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی