هستی جونهستی جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

هستی بهترین هدیه هستی

سفر به شهسوار اردیبهشت 1391

 اردیبهشت ٩١جاتون خالی رفتیم مسافرت شهسوار خیلی خوش گذشت به خصوص که ...  اردیبهشت 91 جاتون خالی رفتیم مسافرت شهسوار خیلی خوش گذشت به خصوص که شهر شهسوار اقوام مادری بابا مسعود هم هستن و ما هر روز یه جا مهمون بودیم هستی جون هم حسابی شیطنت و شلوغی و فضولی رو تمام و کمال پیاده میکرد واقعا" جاتون خالی چه هوایی عجب طبیعت قشنگی از ساحل گرفته تا جنگل های 2000 و 3000 و ...   ...
26 آذر 1391

تولد یک سالگی هستی جون - مشهد

اولین فرصتی که بعد از سالروز تولد دختر گلمون هستی جون رفتیم مشهد 25 اسفند بود یعنی با 22 روز تاخیر اما اونجا هم با وجود نزدیکی به عید نوروز و مشغولیت همه تو این شب و روز و مراسم جشن فارغ التحصیلی خاله ندا ، دیگه فرصت نشد جشن تولد بزرگ بگیریم پس ... اولین فرصتی که بعد از سالروز تولد دختر گلمون هستی جون رفتیم مشهد 25 اسفند بود یعنی با 22 روز تاخیر اما اونجا هم با وجود نزدیکی به عید نوروز و مشغولیت همه تو این شب و روز و مراسم جشن فارغ التحصیلی خاله ندا ، دیگه فرصت نشد جشن تولد بزرگ بگیریم پس یه جشن کوچیک برای خودمون گرفتیم . انشالله جشن تولد دو سالگیش رو مفصل تر و در کنار همه فامیل می گیریم ... ...
26 آذر 1391

دومین عید نوروز هستی جون 1391

 نوروز 91 هستی جون یکساله شده بود و عید و سفره هفت سین و دیدو بازدید  رو دوست داره ما هم یک کمی خیالمون راحت تر بود از این جهت ...   نوروز 91 هستی جون یکساله شده بود و عید و سفره هفت سین و دیدو بازدید رو دوست داره ما هم یک کمی خیالمون راحت تر بود از این جهت می تونستیم دیدوبازدید عید رو کامل داشته باشیم . وای از این که دختر گلم هم بازی آراد (پسر دایی حامد ) هم شده و کلی شلوغ بازی می کردن و خونه مامانی زیرورو می شد ... خاله حوریه جون رو بگو که از دست این دوتا و شیطنت هاشون کلافه شده بود ... سفره هفت سین 1391 در مهد کودک - 25 اسفند90   سفره هفت سین خونه ماما...
26 آذر 1391

عکسهای آتلیه یک سالگی هستی جون

    سوم اسفند 1390 سالروز تولد عزیز دلمون بردیمش آتلیه چند تا عکس یادگاری از این روز قشنگ و به یاد موندنی گرفتیم . به امید اینکه هر سال این رو تکرار کنیم تا ...  سوم اسفند 1390 سالروز تولد عزیز دلمون بردیمش آتلیه چند تا عکس یادگاری از این روز قشنگ و به یاد موندنی گرفتیم . به امید اینکه هر سال این رو تکرار کنیم تا صدو بیست سالگی هم هستی جون در کنار مامان و بابا خوب و خوش زندگی کنن . انشالله همه بچه های گل با مامان باباهای عزیزشون ...     ...
26 آذر 1391

تولد بابا مسعود 25 آذر 1390

٢٥ آذر تولد بابا مسعود بود ، هستی جون و مامان بعد از اداره یک کیک کوچولو تهیه کردیم و سریع رفتیم خونه تند تند آماده شدیم البته هدیه رو مامان قبلا" خریده بود . بابا که اومد ...             ٢٥ آذر تولد بابا مسعود ، هس تی جون و مامان بعد از اداره یک کیک کوچولو تهیه کردیم و سریع رفتیم خونه تند تند آماده شدیم البته هدیه رو مامان قبلا" خریده بود . بابا که اومد کلی خوشحال شد از اون بیشتر دختر گلش با دیدن کیک و کلاه تولد و آهنگ تولد حسابی هیجانی شده بود . یادش بخیر دختر گلم واقعا" بهش خوش گذشت و کیف کرد جاتون خالی ...         ...
21 آبان 1391

تولد یک سالگی هستی جون - خونمون

یادش بخیر روز پر هیجان و شلوغی بود صبح اول وقت رفتم قنادی نزدیک اداره 2 تا کیک کوچیک سفارش دادم اولیش برای مهد کودک که صبح یه جشن تولد اونجا داشتیم و دومیش هم برای خونه شب که قرار بود جشن بگیریم البته ...     یادش بخیر روز پر هیجان و شلوغی بود صبح اول وقت رفتم قنادی نزدیک اداره 2 تا کیک کوچیک سفارش دادم اولیش برای مهد کودک که صبح یه جشن تولد اونجا داشتیم و دومیش هم برای خونه که شب قرار بود یه جشن کوچیک هم با هم بگیریم ، البته بین اونا عصر وقت آتلیه هم داشتیم  . چون تولد دختر عزیزمون آخر سال و وسط هفته بود نتونستیم بریم مشهد و در کنار خانواده و فامیل جشن بگیریم پس من و بابا سعی کردیم یک...
21 آبان 1391

تولد یک سالگی هستی جون - مهد کودک

سه شنبه سوم اسفند 1390 سالروز تولد یک سالگی دختر گلم هستی جون بود به همین مناسبت قشنگ و فرخنده مامان به کمک خاله های مهد جشن کوچکی رو در مهد کودک تدارک دیدن تا همگی با هم در این روز خوب شاد باشیم ...   سه شنبه سوم اسفند 1390 سالروز تولد یک سالگی دختر گلم هستی جون بود به همین مناسبت قشنگ و فرخنده مامان به کمک خاله های مهد جشن کوچکی رو در مهد کودک تدارک دیدن تا همگی با هم در این روز خوب شاد باشیم جاتون خالی خیلی خوش گذشت به دختر گلم از همه بیشتر آخه خیلی کیک و کلاه تولد و آهنگ تولد رو دوست داره کلی شادی کرد ، بعد از مراسم جشن در مهد قرار بود بریم آتلیه و شب هم خونمون یک جشن کوچیک بگیریم ...     ...
21 آبان 1391

هستی جون 12-9 ماهگی

  هستی خانم کم کم راه افتاده و شیطونی هاش بیشتر و بیشتر شده تازه دختر گلم چند کلمه ای هم حرف می زد مثلا" ... هستی خانم کم کم راه افتاده و شیطونی هاش بیشتر و بیشتر شده تازه دختر گلم چند کلمه ای هم حرف می زد مثلا" اسم خودش رو می گفت ** اَتی ** یا اسم مامان رو می گفت **اُدا** به خاله حوریه می گفت **اویه** و یا ... که بیشترشون رو ضبط کردیم و داریم اینم چند تا عکس از سه ماه چهارم زندگی عزیز دلم . ...
17 آبان 1391

اولین یلدا 1390

 دختر گلم اولین جشن یلدای زندگیش رو در مهد کودکش برگزار کرد . مامان هم برای این جشن به همراه بقیه مامان ها ( همکارهای مامان ) دعوت شده بود یادش بخیر خاله های مهد کودک ...  دختر گلم اولین جشن یلدای زندگیش رو در مهد کودک برگزار کرد مامان هم برای این جشن به همراه بقیه مامان ها ( همکارهای مامان ) دعوت شده بودیم یادش بخیر خاله های مهد کلی تدارک دیده بودن و زحمت کشیده بودن ، سفره یلدای قشنگی هم پهن کردن ، هدیه دادن و به همه خیلی خوش گذشت جای شما خیلی خالی 2 ساعتی خوش گذروندیم بعدش هم کلی خوراکی خوشگل تزئین شده هدیه گرفتیم . بعد از ظهر رفتیم خونه استراحت کردیم برای شب خونه خاله سوسن دوست مامان دعوت بودیم (آخه هر د...
17 آبان 1391